نقد و بررسی
کتاب قلعه حیوانات اثر جورج اورول(دو زبانه)
اورول خود جزو کسانی بود که به نقاط مختلفی سفر کرده و همواره کشورهای سوسیالیستی را از نزدیک دیده بود. او از منتقدان انقلابهای سوسیالیستی بود. نویسنده بهخوبی توانسته در قالب یک داستان نمادین، بسیاری از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی یک جامعه را توصیف کند. کتاب حاضر را انتشارات «جامی» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
اورول در نگارش قلعهی حیوانات از زبانی بسیار ساده و روان استفاده کرده است. نگارش او با بیانی طنز و سرشار از جذابیت و بهکاربردن جملاتی کوتاه و ادبیاتی ساده در کنار شخصیتهایی نمادین از دنیای بیرون، خواننده را تا انتها به خود وفادار نگهمیدارد. بعضی از منتقدان معتقدند اورول میتوانست داستان را مفصلتر بیان کند؛ اما شیوایی و گزیدهگویی او در بیان این حجم از استعارات، توصیفات و مفاهیم عمیق در این قالب کوتاه از ویژگی های بسیار تاثیرگذار این داستان است.
خلاصه ای از کتاب
این رمان درباره ی گروهی از حیوانات است که صاحب مزرعه (آقای جونز) را از مزرعهاش فراری میدهند و خود اداره ی مزرعه را به دست میگیرند، رهبری این جنبش را گروهی از خوکها به دست دارند، ولی پس از مدتی این گروه جدید و سرکرده اش(خوکی به نام ناپلئون) نیز همچون آقای جونز به بهره کشی از حیوانات مزرعه میپردازند و هرگونه مخالفتی را هم سرکوب میکنند. جورج اورول در جریان جنگ داخلی اسپانیا با سیاستهای مزورانه حکومت سوسیالیستی شوروی آشنا شده بود و در ضمن از پاکسازیهای خشونت آمیز دوران استالین خشمگین بود، بنابراین با نگارش این رمان، انتقادی سخت گزنده بر استبداد طبقه حاکم شوروی وارد کرد. در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه نمایهی انقلاب کارگری برضد نظام سرمایه داری میباشد.
اصولی که در ابتدا بر دیوار مزرعه نصب میشود و همهی حیوانات با خرسندی از آن پیروی میکنند، به مرور زمان و بهآرامی توسط خود رهبران برای حفظ منافعشان دستخوش تغییر میشوند: ۱. هر چه دوپاست، دشمن است.۲. هر چه چهارپاست یا بال دارد، دوست است.۳. هیچ حیوانی لباس نمیپوشد. ۴. هیچ حیوانی بر تخت نمیخوابد. ۵. هیچ حیوانی الکل نمینوشد. 6 . هیچ حیوانی حیوانکشی نمیکند. ۷. همهی حیوانات برابرند.
این اصول هفتگانه در واقع زیربنای این داستان هستند که اورول گامبهگام در روایت خود، ارتباطش را تا انتها با آنها حفظ میکند. این قوانین برای حیوانات نوشته شدهاند؛ اما با کمی دقت میتوان بهراحتی متوجه اشارهی نویسنده به زندگی و ویژگیهای رفتاری انسانها شد. با گذشت زمان قوانین توسط رهبران نقض شده و با پایمالشدن حقوق طبقات پایین جامعه از منافع طبقات قدرتمند حمایت میشود. در نهایت، تنها اصل هفتم با این تغییر روی دیوار باقی میماند: همهی حیوانات برابرند؛ ولی بعضی برابرترند.
جملاتی از متن کتاب
همه ی حیوانات برابرند اما بعضی برابرترند.
«تنها بنجامین معتقد بود که جزئیات زندگی طولانیاش را به خاطر دارد و میداند همهچیز همان است که همیشه بوده و بعدها نیز به همین منوال خواهد بود، زندگی نه بدتر میشود و نه بهتر. او میگفت گرسنگی و مشقت قوانین لایتغیر زندگی است.» این چیزی نیست جز محکومکردن انقلابهای سوسیالیستی توسط افرادی که معتقدند ریشهی استثمار و ستم طبقاتی همواره پابرجا خواهد بود و جامعهی آرمانی سوسیالیستها تحقق نخواهد پذیرفت.
فروشگاه اینترنتی برساد
0دیدگاه کاربران