نقد و بررسی
کتاب صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز نشر نیک فرجام
معرفی کتاب
رمان صدسال تنهایی گابریل گارسیا مارکز در 1972 جایزه نوبل ادبیات را برای مارکز به ارمغان آورد. این کتاب به سبک رئالیسم جادویی نگارش یافته است. گابریل گارسیا مارکز در رمان صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل از خانوادة بوئندیا میپردازد که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود. داستان از زبان سوم شخص حکایت میشود. طی مدت یک قرن تنهایی پنج نسل دیگر از بوئندیاها بهوجود میآیند و حوادث سرنوشتساز ورود کولیها به دهکده و تبادل کالا با ساکنان آن، رخ دادن جنگ داخلی و ورود خارجیها برای تولید انبوه موز را میبینند. یکی از کلیدیترین شخصیتهای این رمان اورسولا ایگوآران همسر خوزه آرکادیو بوئندیاست که مادر نخستین نسل خانوادة بوئندیاها میباشد. اورسولا زنی است که بار سنگین محنت و رنج این تنهایی تاریخی و عظیم را بر شانههای مردانه ی خویش میکشد.
خلاصه ای از کتاب
قصه از صحنه اعدام سرهنگ آئورلیانو بوئندیا آغاز میشود. درحالیکه مقابل جوخه اعدام ایستاده و خاطرات گذشته اش را مرور میکند، یعنی زمان آغاز به وجود آمدن دهکده ماکوندو زمانی که جهان چنان تازه بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند و برای نامیدنشان میبایست با انگشت به آنها اشاره کنی.
جملاتی از متن کتاب
گذشته دروغی بیش نیست و خاطره بازگشتی ندارد، هر بهاری که میگذرد دیگر بر نمیگردد و حتی شدیدترین و دیوانه کنندهترین عشقها هم حقیقتی ناپایدار است.»
«نسلهای محکوم به صد سال تنهایی، فرصتی برای زندگی دوباره در روی کرهٔ زمین نخواهد داشت.»
سرهنگ آئورلیانو بوئندیا آرام و بی اعتنا به نوع تازه زندگی که به خانه هیجان میبخشید، به این نتیجه رسیده بود که راز سعادت دوران پیری، چیزی جز بستن پیمانی شرافتمندانه با تنهایی نیست.
همیشه چیزی برای دوست داشتن وجود دارد.
فروشگاه اینترنتی برساد
همچنین بخوانید:
کتاب عشق سال های وبا اثر گابریل گارسیا مارکز انتشارات نیک فرجام
0دیدگاه کاربران