نقد و بررسی
کتاب صبح جادویی اثر هال الرود انتشارات نیک فرجام
خلاصه ای از کتاب
نحوهی بیدار شدنتان از خواب را تغییر دهید
اگر بتوانید نحوهی بیدار شدنتان را تغییر دهید، زندگی شما نیز خیلی سریع تغییر میکند. الرود به شش فعالیتی اشاره میکند که بیشترین تاثیر را در زندگی او داشته اند.
سکوت کنید و بر روی نفسهای خود تمرکز کنید. کمی به درونکاوی بپردازید و به طور ناگهان متوجه خواهید شد که تمام اضطراب و استرستان از بین خواهد رفت. این کار باعث میشود که آرامش بسیاری به خود منتقل کنید و از حالت گیج بودن هنگام صبح بیرون بیایید.
همیشه بهانه برای مطالعه نکردن یک کتاب وجود دارد و ممکن است برای بسیاری از ما به یک آرزو تبدیل شدهباشد. هر روز ۱۰ دقیقه را به مطالعه کردن بخشی از یک کتاب انگیزشی اختصاص دهید تا پس از مدتی این به یک عادت در زندگی شما تبدیل شود.
یکی از بهترین احساسهای شگفتانگیزی که هر روز صبح میتواند برای شما اتفاق بیفتد، تلقین کردن است. سعی کنید با صدای بلند، جملات مثبتی را بخوانید و آنها را به خود تلقین کنید. این تلقینها شما را قدرتمند میکنند و باعث میشوند به تواناییهای خود بیشتر پی ببرید.
یکی از بهترین راههایی که امید را در هر صبح به شما انتقال میدهد، تجسم کردن است. سعی کنید ده دقیقه چشمان خود را ببندید و بر روی تصاویری که در ذهنتان ایجاد میشود، تمرکز کنید. سعی کنید رویاهایتان را تجسم کنید تا بتوانید با تمام وجود آنها را حس کنید.
یک دفترچه تهیه کنید و اتفاقهایی که هر روز برایتان افتادهاست را یادداشت کنید. اتفاقهایی که نسبت به آنها شکرگزار هستید و خواهید بود را در آن یادداشت کنید. این باعث میشود روح شما بسیار سبک شود و حس رضایت نسبت به خود داشته باشید.
حتما ورزش کنید
یکی از کارهایی که هر روز صبح باعث می شود احساس بینظیری داشته باشید، ورزش کردن است. با ۱۰ دقیقه ورزش صبحگاهی، امید و انرژی به زندگی شما سزازیر میشود و بعد از انجام آن، احساس آرامش خواهید داشت.
امروز چرا بیدار شدهاید؟
ممکن است شما هرگز این سوال را از خود نپرسیده باشید که چرا هر روز صبح از خواب برمیخیزید؟ چرا میخواهید آرامش و راحتی تختخواب خود را رها کنید؟ آیا واقعا به کاری که در روز انجام میدهید، علاقه دارید تا به خاطر آن تختخواب خود را رها کنید؟
جملاتی از متن کتاب
شش روزدر کما بودم و با شنیدن این خبر از کما بیرون آمدم که دیگر هرگز نمیتوانم راه بروم. بعد از هفت هفتهی چالش انگیز توانبخشی در بیمارستان و تلاش برای یادگیری دوبارهی راه رفتن، به آغوش مراقبت والدینم ترخیص شدم و به دنیای واقعی بازگشتم. با وجود یازده استخوان شکسته، آسیب مغزی جدی و نامزدی که در بیمارستان نامزدیاش را با من بههم زده بود، زندگیای که من میشناختم دیگر هرگز مثل قبل نمیشد. باور کنید یا نه، همهی اینها به اتفاقات خوب و غیرقابل باوری منجر میشدند…
فروشگاه اینترنتی برساد
0دیدگاه کاربران