معرفی رمان ویکتوریا اثر دیزی گودوین:

رمان ویکتوریا اثر دیزی گودوین است.

این رمان با معرفی الکساندرینا ویکتوریا یا همان گونه که مادرش دوشس کنت او را درینا خطاب میکند آغاز میشود.

درینا دختری 18 ساله است که در کاخ کنزینگتون لندن، توسط مادرش و آقای جان کانروی و دیگر ملازمانش از جمله معلم سر خانه خانم لهتسن به شدت محافظت میشود.

داستان از این قرار است که درینا عمویی پیر دارد که اواخر عمر خود را سپری میکند و قرار است بعد از مرگ او مراسم تاج گذاری او در ایرلند شمالی انجام شود.

در این حین ویکتوریا از این حالت زندانی بود به شدت رنج میبرد و آرزو میکند هرچه زودتر از این موقعیت اسفناک نجات یابد.

ملکه نام الکساندرینا را به دلیل اینکه یادآور تمام خاطرات سخت گذشته اش است در حد و اندازه خود نمیبیند و لقب ویکتوریا را برای خود در نهایت بر میگزیند.

لقب ویکتوریا برای او یاد آور شکوه و عظمت کشتی ویکتوری بود .

این لقب به مزاج خیلی از افراد و حتی نزدیکانش خوش نمی آید اما از این به بعد او تصمیم گیرنده نهایی بود.

در رمان ویکتوریا اثر دیزی گودوین ، لئوپولد پادشاه کشور تازه تاسیس بلژیک برای پسرش به نام شاهزاده آلبرت خواستگاری کرد.

دایی ویکتوریا هم با این پیشنهاد راضی بود . اما ملکه ویکتوریا نزدیک بود که به ازدواج با خانواده ملبورن ها تن دهد.

ویکتوریا پیش از ملکه شدن در دوران نوجوانی با آلبرت رو در رو شده بود ولی حتی کمترین علاقه ای نیز به او نداشت .

از نظر ویکتوریا ، آلبرت یک انسان معمولی بود . نرمال به نظر نمیرسید و از همه جهات فرق داشت.

در این داستان آلبرت از دوره نوجوانی عبور کرده بود و با آن پسری که در تمامی مجالس میرقصید و ساعت 9 شب خواب به چشمانش می آمد کاملا فرق کرده بود.

ویکتوریا با دیدن آلبرت عشقی را در خود احساس کرد ؛ عشقی که فراتر از تضاد های شخصیتی بین آن دو بود تا اینکه………

فروشگاه اینترنتی برساد