نقد و بررسی
کتاب حضور در وضعیت صفر اثر جو ویتالی انتشارات بادبان
تجربه ی من با مورنا سیمئونا
البته برای پی بردن به خاص بودن مورنا نیازی نبود زیاد در کنارش باشید. او جاری بود، طبیعت در اطرافش تغییر می کرد. همیشه هر جایی که نیاز به کمک بود داوطلب می شد. طوری به شما نگاه می کرد که گویی چیزی فراتر از بدن فیزیکی تان را می بیند. او به معنای واقعی کلمه شفادهنده بود.
مورنا در سال ۱۹۸۴ برای زندگی به ایالت نامتمرکز ما، لا جولا فارمز رُود ( ۱۰) ، منطقه ای انحصاری در لا جولای ( ایالت سن دیگو ) کالیفرنیا آمد.
در آن ملک چهار خانه ی مجزا وجود داشت و یکی از آنها کلبه ی بامزه ی کوچکی بود که مورنا در آن سه ماه زندگی کرد.
پس از گذشت چند هفته از اقامت او در آنجا هر کسی از کنار ملک مان عبور می کرد می پرسید که آیا باغبان جدیدی استخدام کرده ایم یا در چشم انداز ملک تغییری ایجاد کرده ایم. همه چیز بی نهایت سرزنده و مملو از زندگی بود. طبیعت در اطراف او تغییر می کرد و سر تعظیم فرود می آورد. این تجربه ی ماورائی من در اوایل دهه ی سوم زندگی ام بود، زمانی که تازه داشتم چیزهایی در مورد اصول کلی معنوی، که از ازل بر زمین حاکم بوده فرا می گرفتم.
گاهی وقتی از تورهای گردشگری « پول و شما ( ۱۱) » برمی گشتم او به وجودم شفای به خصوص و پیشرفته ای از هواوپونوپونو می داد تا انرژی ام پاکسازی شود. پس از این پاکسازی احساس می کردم استحمام کرده ام. واقعا الهی بود. مورنا مدام مرا تشویق می کرد که با اجرای این روش و تکرار کلمه ی هواوپونوپونو انرژی ام را پاک نگه دارم.
قطعا مورنا خاص بود.
0دیدگاه کاربران