نقد و بررسی
کتاب زندگی من اثر آنتوان چخوف نشر آسو
در این مجموعه سه داستان کوتاه گنجانده شده است؛ «زندگی من»، «پدر» و «در راه سفر» که در سه داستان این مجموعه نویسنده به واکاوی مشکلات شخصی، اجتماعی و سیاسی می پردازد و بخشی از تاریخ را روایت می کند . راوی داستان «پدر» سوم شخص است و زندگی مردی را به تصویر می کشد که جز فرزندانش هیچ دارایی دیگری در دنیا ندارد. داستان درونمایه ای طنز دارد. مشکلاتی که پدر در زندگی خود و فرزندانش به وجود میآورد و عکسالعمل فرزندانش نسبت به رفتار او، محور اصلی روایت نویسنده را شکل میدهند. چخوف در میان توصیفاتی که از رفتار شخصیتهای داستانی دارد به نقد تفاوت ظاهر و باطن انسانها می پردازد و برخی صفات انسانی را نکوهش می کند. داستان زندگی من که از قوی ترین داستانهای آنتوان چخوف به شمار میآید ،مربوط به سالهایی است که پس از قتل الکساندر دوم، دگرگونی شدیدی در وضع اجتماعی روسیه پدید آمد و فقر و تیره روزی همهجا را فراگرفت. چخوف در این داستان که حاکی از احساس تلخ و بدبینی و البته همراه با امید به آینده است، ترسیم کننده این فقر و تیرهروزی است. چخوف در سال 1904 و در سن 44 سالگی از دنیا رفت و برخی او را برترین نویسنده داستان کوتاه می دانند. در قسمتی از کتاب می خوانیم: من بیرون نمیآمدم، پشت میز او پهلوی گنجه کتابش مینشستم، گنجه ای که پر از کتابهای روستایی بود، کتابهایی که آن قدر در نظرش عزیز بود و حالا بی حال افتاده با حالتی غم زده به من می نگریستند. ساعتهای متمادی که زنگ هفت و هشت و نه زده میشد و شبهای پاییزی با سیاهی خود پشت پنجرهها را قیرگون میساخت. به دستکشهای کهنه یا قلمی که او در دست می گرفت و به قیچی کوچکش نگاه می کردم. هیچ کاری نمی کردم و به خوبی می فهمیدم که کارهای سابق من مانند شخم زمین یا درو تنها بهخاطر خوشامد او بوده است. اگر او مرا مأمور کندن چاه گودی می کرد که تا پهلویم را آب بگیرد، بیچون و چرا آن کار را میکردم.حالا که او در کنارم نبود، …
فروشگاه اینترنتی برساد
0دیدگاه کاربران