نقد و بررسی
کتاب نبرد من اثر آدولف هیتلر
این کتاب بیانگر اندیشههای سیاسی هیتلر و ناسیونال سوسیالیسم میباشد. هیتلر در سال ۱۹۲۴ هنگامی که در قلعه لندربرگ زندانی بود بخش اول کتاب را با دیکته کردن جملات به منشی خود رودلف هس به وجود آورد. بخش دوم، پایان همان سال پس از آزادی زودهنگام او از زندان نوشته شد. پس از به قدرت رسیدن حزب ناسیونال سوسیالیسم در آلمان و تشکیل «رایش سوم» این متن به کتاب مقدس حکومت نازی تبدیل شد و حزب در هر فرصتی، از جمله در مراسم ازدواج و اخذ مدرک دیپلم، آن را در میان مردم پخش میکرد و پیر و جوان را به خواندن آن فرا میخواند. در سال ۱۹۴۳، بیش از ۱۰ میلیون نسخه از این کتاب در آلمان پخش شد.
با قدرت گرفتن ناسیونال سوسیالیستها در آلمان، فروش و توزیع نبرد من نیز رواج گرفت. از اواسط دهه ۱۹۳۰ کتاب هیتلر به خرج دولت به زوجهای تازه ازدواج کرده هدیه میشد، فروش نسخههای دست دوم کتاب ممنوع بود و تدریس آن در مدرسهها به عنوان جزئی از برنامهٔ تبلیغاتی حزب ناسیونال سوسیالیست از همین دوران آغاز شد. از این کتاب تا پایان جنگ دوم جهانی نزدیک به یازده میلیون نسخه انتشار یافت.
نبرد من پس از جنگ جهانی هرگز در آلمان تجدید چاپ نشده. البته دلیل اصلی آن مخالفت وزارت دارایی ایالت بایرن بوده که امتیاز نشر آن را در اختیار دارد و ممنوعیتی در این زمینه وجود ندارد. این کتاب به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست.
در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم و خودکشی هیتلر تمام داراییهای وی از جمله حقوق معنوی آثارش به ایالت باواریا تعلق گرفت. طبق قوانین ایالتی و با تأیید دولت فدرال آلمان، باز نشر این کتاب به مدت ۷۰ سال ممنوع اعلام شد. این مهلت در سال ۲۰۱۵ به پایان رسید. رسانههای جمعی در ماه ژانویه سال ۲۰۱۴ گزارش دادند که متن کتاب هیتلر در میان کتابهای الکتریکی «آمازون» در مقوله «کتابها و متون سیاسی» بالاترین مقام فروش را داشتهاست. این کتاب پس از مرگ وی برای نخستین بار از روز ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶ در کتابفروشیهای آلمان در دسترس عموم قرار گرفت.
جملاتی از متن کتاب
هنگام مشاهدهی جریان رویدادهای سیاسی همواره از نقش فعال تبلیغات در حوادث سیاسی سخت یکه میخوردم. میدیدم که تبلیغات ابزاری است که سوسیالیستهای مارکسیست خوب میدانند که چگونه با استادی و مهارت آن را بهکار گیرند و چگونه آن را در خدمت کاربردهای عملی درآورند. بنابراین، چندی نگذشت که پی بردم بهکارگیری درست تبلیغات به خودی خود هنر است و این هنر برای احزاب بورژوایی مثلا ناشناخته است. فقط حزب سوسیالیست مسیحی، بهویژه در زمان لوگر، در بهکارگیری این ابزار قدری کارآیی از خود نشان داد و بخش زیادی از موفقیت خود را مدیون همین تبلیغات بود. اما در جریان جنگ بود که بهترین فرصت را داشتیم تا بتوانیم از نتایج عظیم حاصل از نظام تبلیغاتی درست ارزیابیای داشته باشیم. اما در این مورد نیز همه چیز به طرف مقابل واگذار شد و کاری از جانب ما انجام گرفت از بد هم بدتر بود. همین شکست تام و تمام کل نظام اطلاعاتی آلمان بود ــ شکستی که بر هر سرباز کاملا روشن و بدیهی بود ــ که مرا بر آن داشت تا به بررسی مسئلهی تبلیغات به راه و روشی جامع و فراگیر بپردازم. فرصت فراوان در اختیار داشتم تا در مورد این موضوع درس عملی بیاموزم؛ زیرا با کمال تأسف باید بگویم که دشمن ما خیلی خوب این درس را آموخته بود. دشمن از کمبود ما به چنان شیوهی کارآمدی بهرهبرداری کرد که کار آنها خود را بهصورت جلوهی واقعی نبوغ به رخ میکشید.
فروشگاه اینترنتی برساد
0دیدگاه کاربران