نقد و بررسی
کتاب موش ها و آدم ها اثر جان اشتاین بک انتشارات آتیسا
براساس توضیح پشت جلد: «موش در این رمان معنایی نمادین دارد. نماد کارگران زحمتکشی که همچون موش در چنگال کارفرمایان اسیرند و از زندگی نکبتبار خود ناراضیاند. عنوان داستان از یک شعر معروف “رابرت برنز” شاعر و ترانهسرای نامی انگلیسی گرفته شده که میگوید: چه بسیار نقشههای موشها و آدمها که نقش برآب است.» در بخشی از داستان میخوانیم: «برکهی سبز عمیق رود سالیناس هنوز اواخر بعدازظهر را میگذراند. اکنون دیگر خورشید دره را ترک گفته بود تا ستیغ تند کوهستان گابیلان را در پیش گیرد و بالا رود. نوک تپهها از آفتاب در حال غروب به سرخی میگرایید، اما در کنار برکه میان چنارهای پلیسهدار، سایبانی دلنشین پدید آمده بود. یک مار آبی با چابکی و نرمرفتاری در سطح برکه شناور بود و سر پریسکوپ مانندش را از سویی به سویی دیگر میگرداند. مار طول برکه را درنوردید و به پایهای بیحرکت حواصیلی نزدیک شد که در سطح کمعمق برکه ایستاده بود. سر و نوک ثابت حواصیل نیزهوار در آب فرو رفت و در یک لحظه، مار کوچک را در حالیکه دمش بهطرز جنونآسایی تکانتکان میخورد، به منقار گرفت. هجوم دوردست باد، زوزه کشید و از میان تاج درختان عبور کرد و حرکتی موجمانند در شاخههای درختان پدید آورد…»
فروشگاه اینترنتی برساد
0دیدگاه کاربران