نقد و بررسی
کتاب جاناتان مرغ دریایی (دوزبانه) اثر ریچارد باخ انتشارات آتیسا
«جاناتان مرغ دریایی، یک روز میفهمی بیمسئولیتی عاقبت خوشی ندارد. زندگی ناشناخته و ناشناختنی است، و ما چیزی از آن نمی دانیم جز اینکه به دنیا آمدهایم تا شکممان را سیر بکنیم، و تا جایی که برایمان امکان دارد، زنده بمانیم.» سابقه نداشت مرغان دریایی در پاسخ به «شورای بزرگ» سخنی بگویند و اعتراضی بکنند، ولی صدای جاناتان بلند شد. چنین خروشید: «بیمسئولیتی؟ برادران! رفتار چه کسی مسئولانه تر است از مرغی دریایی که برای زندگی، مفهومی والاتر و مقصودی برتر یافته و از پی آنها میرود؟ هزاران سال دنبال کلهی ماهیها به هر کنج و گوشهای سرک کشیدهایم، ولی حالا دلیلی برای زیستن داریم: یادگیری، کشف، نیل به آزادی!» آنچه خواندید، بخشی از داستان نامآشنای «جاناتان مرغ دریایی» است که از زیباترین آثار ریچارد باخ است. ریچارد باخ، خلبان و نویسندهی آمریکایی است که نسبش به یوهان سباستین باخ، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی میرسد. «پندار»، «یگانه»، «گریز از سرزمین امن»، «هدیه پرواز» و «فراسوی ذهنم» از دیگر آثار ترجمه شده به زبان فارسی باخ هستند که در بیشتر آن ها، حس پرواز مولفه اصلی ارتباط نویسنده با مخاطبان است..
خلاصه ای از کتاب
جاناتان، مرغ دریایی با سایر پرندگان تفاوتهایی دارد. هم خود او و هم دیگران متوجه این تفاوت هستند، او مانند سایر مرغهای دریایی فکر نمیکند، دوست ندارد تنها به فکر خوردن و خوابیدن باشد و تنها دغدغهاش پیدا کردن غذا نیست. او به پرواز فکر میکند. به شتاب، به آنچه برای دیگران معنایی ندارد. او رویای رهایی و آزادی در سر دارد، جاناتان به توصیههای بزرگان و پیرهای جمع مرغان دریایی بیتوجه است، به نظر آنها او به فکر زندگی نیست و این بلندپروازی به زیانش تمام خواهد شد؛ اما جاناتان به پرواز میاندیشد، هدف جاناتان پروازی بیعیب، پروازی بینقص و برای رسیدن به بهترین پرواز هر روز بارها و بارها تمرین میکند. کتاب را یک خلبان نوشته است. ریچارد باخ که خود پروازهای بسیاری انجام داده به جزئیات پرواز آگاه است و درعینحال علاوه بر آگاهی تجربه شخصی نیز از پرواز دارد، او از این دانش و تجربه برای ایجاد استعارهای قوی استفاده کرده است.
داستان این مرغ دریایی بلندپرواز نزدیک 50 سال است که میلیونها خواننده را محصور خود کرده است. این شاهکار ریچارد باخ، سرشار است از امید، داستان پرواز و رهایی، داستان چگونه دل کندن و پریدن، داستان رها کردن و شکستن تمام عادات. یک داستان نمادین که میشود از آن اوج گرفتن و پرواز تا بلندای آسمان را آموخت. این که هرگز نباید مأیوس شد و دست از تلاش کشید. نویسنده این کتاب که خود شیفته پرواز و خلبان است، پروازهای بسیاری را انجام داده از جزئیات پرواز به خوبی خبر دارد.
جملاتی از متن کتاب
جاناتان مرغ دریایی روزهای بعد را در انزوا سپری کرد، ولی پروازکنان تا دوردست و فراسوی صخرههای بلند میرفت. از تنهایی غصه نمیخورد، فقط از این بابت اندوهگین بود که سایر مرغان دریایی حاضر نیستند به شکوه پرواز، که در انتظارشان است، باور بیاورند؛ حاضر نیستند چشمانشان را باز کنند و ببینند.
سرانجام پیروز شده بود. سرعت نهایی! یک مرغ دریایی با سرعت سیصد و پنجاه کیلومتر در ساعت! موفقیت عظیمی بود، باشکوهترین لحظه در تاریخ مرغان دریایی! و گشوده شدن عصری تازه در برابر جاناتان. همانطور که به سوی جایگاه خلوت تمرین خود پرواز میکرد، بالهایش را برای شیرجه از ارتفاع هشتهزارپایی جمع کرد. همان موقع تصمیم گرفت نحوهی دور زدن را کشف کند.
فروشگاه اینترنتی برساد
0دیدگاه کاربران