نقد و بررسی
کتاب جین ایر اثر شارلوت برونته نشر آتیسا
شارلوت برونته رمان جین ایر را که ریشه در زندگی خودش داشت در سی و سه سالگی منتشر کرد. این رمان از همان زمان یکی از معروف ترین و محبوب ترین آثار انگیسی زبان شد. از جین ایر نمایشنامه، اپرا و هفت فیلم سینمایی ساخته شده است. شارلوت در سال ۱۸۵۵ در حالی که فقط ۳۸ سال داشت و تولد اولین فرزندش را انتظار می کشید، درگذشت. این رمان درباره ی زندگی دختری به نام جین است که در کودکی مادر و پدر خود را از دست می دهد و پس از ناملایماتی که از بستگان نزدیکش می بیند به پرورشگاه سپرده می شود و در محیط خشک و خشن پرورشگاه بزرگ می شود. او سپس با سمت معلمی به خانه ای اشرافی می رود، ارباب خانه (آقای راچستر) به تدریج به او علاقهمند میشود، ولی جین می فهمد که او قبلاً ازدواج کرده و همسر او که حالا دیوانه است در طبقه بالا همان خانه زندگی می کند. جین که دل شکسته می شود از خانه می گریزد و کشیشی با خواهرانش او را بیهوش می یابند و از او نگهداری می کنند و کشیش کم کم به جین علاقه مند می شود، ولی شبی در ذهن خود صدای راچستر را می شنود، سپس به دنبال او می رود و می فهمد که همسر دیوانه راچستر خانه را آتش زده و راچستر در حال نجات دادن او بینایی خویش را از دست داده است. سرانجام جین نزد راچستر می رود و با وی ازدواج می کند و پس از مدتی بینایی راچستر باز می گردد و… خود شارلوت برونته درباره کتاب جین ایر می گوید: خواننده این کتاب، من با او ازدواج کردم. عروسی بی سر و صدایی داشتیم. تنها کسانی که در مراسم ازدواج حضور داشتند عبارت بودند از من، او، کشیش و دستیار کشیش. وقتی از کلیسا به خانه برگشتیم به آشپزخانه رفتم. مری مشغول تهیه ناهار بود و جان کارد ها را تمیز می کرد. گفتم: مری، من امروز صبح با آقای راچستر ازدواج کردم.
این رمان دربارهٔ زندگی دختری به نام جین است که در کودکی مادر و پدر خود را از دست میدهد و پس از ناملایماتی که از بستگان نزدیکش میبیند به پرورشگاه سپرده میشود و در محیط خشک و خشن پرورشگاه بزرگ میشود. او سپس با سمت معلمی به خانهای اشرافی میرود، ارباب خانه (آقای راچستر) به تدریج به او علاقهمند میشود، ولی جین میفهمد که او قبلاً ازدواج کرده و همسر او که حالا دیوانه است در طبقه بالا همان خانه زندگی میکند. جین که دل شکسته میشود از خانه میگریزد و کشیشی با خواهرانش او را بیهوش مییابند و از او نگهداری میکنند و کشیش کمکم به جین علاقهمند میشود، ولی شبی (در ذهن خود) صدای راچستر را میشنود، سپس به دنبال او میرود و میفهمد که همسر دیوانه راچستر خانه را آتش زده و راچستر در حال نجات دادن او بینایی خویش را از دست دادهاست. سرانجام جین نزد راچستر میرود و با وی ازدواج میکند و پس از مدتی بینایی راچستر بازمیگردد و آنان صاحب یک پسر میشوند.
جملاتی از متن کتاب
آن روز نمیشد پیاده روی کرد، در واقع صبح یک ساعت میان بوتهزار بیبرگ پرسه زده بودیم، اما از موقع ناهار به بعد (خانم رید وقتی مهمان نداشت زود ناهار میخورد) باد سرد زمستانی ابرهای چنان تیره و ملال آوری با خود آورده بود و باران چنان در تن آدم نفوذ میکرد که پیاده روی و استفاده از هوای آزاد اکنون دیگر اصلا امکان نداشت”.
فروشگاه اینترنتی برساد
0دیدگاه کاربران